۱۳۹۰ آبان ۱۳, جمعه

مادر علی اکبر محمدزاده: بر اساس اعتراف گیری از دیگران ۶ سال حکم علیه فرزندم صادر کرده اند



حکم ۶ سال حبس صادر شده برای علی اکبر محمد‌زاده فعال دانشجویی ۲۲ ساله دانشگاه صنعتی شریف به اتهام تجمع و تبانی و تبلیغ علیه نظام به استناد ماد‌ی ۵۱۰ و ۶۰۰ قانون مجازات اسلامی، تایید شد.
مادر علی اکبر محمدزاده در گفتگو با خبرنگار کلمه با تایید این خبر گفت: همه ی شش سالی را که قاضی صادر کرده بود بدون هیچ تغییری تایید کردند .
خانم محمدزاده با بیان اینکه پسرش هنوز از رای دادگاه تجدید نظر اطلاعی ندارد تاکید کرد: اصلا اجازه ندادند که پرونده را بخواند. من نمی دانم چه کرده اند که اینقدر سریع حکم را صادر و تایید کردند.
علی اکبر محمد زاده، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف، در روز دوشنبه ٢۶ بهمن ٨٩ به هنگام خروج از درب آزادی دانشگاه صنعتی شریف، توسط ماموران امنیتی تحت تعقیب قرار گرفته و پس از ضرب و شتم در میدان آزادی دستگیر شد.
جلسه دادگاه بدوی این فعال دانشجویی در سوم مرداد در شعبه ١۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برگزار شده بود. بر اساس این گزارش این حکم متشکل از ۵ سال به اتهام تجمع و تبانی و ۱ سال به اتهام تبلیغ علیه نظام بوده است.
مادر این فعال دانشجویی با بیان اینکه در دادگاه رفتار غیر منصفانه و غیر عادلانه داشتند گفت: آدم چه می تواند بگوید. آن از دادگاه بدوی که هر کاری دلشان خواست کردند. در دادگاه تجدید نظر هم امیدوار بودم منصفانه و بدون اعمال نفوذ پرونده را مطالعه کنند.
وی همچنین با تاکید بر اینکه ما مستندات و مدارک زیادی داشتیم پرسید: در کجای دنیا به کسی که علیه خودش هیچ اعتراف دروغی نکرده، تنها با اعتراف گیری از همبندانش ۶ سال حکم صادر میکنند؟ نمی دانم صدایمان را باید به کجا برسانیم.
مادر علی اکبر محمدزاده افزود: پسر ما هیچ جرمی نداشت. خدا شاهد است یک مصداق جرم برای پسر من نداشتند. اگر چیزی وجود داشت دلم نمی سوخت. واقعا ما را از دیروز تا حالا آتش زدند. امیدوار بودیم دادگاه تجدید نظر حداقل رحم و مروت داشته باشد روی این پرونده.
علی اکبر محمد زاده، بدون برخورداری از حق مرخصی از زمان بازداشت، هم اکنون در بند ٣۵٠ زندان اوین می باشد.
چندی پیش هدی محمدزاده، خواهر این دانشجوی بازداشتی در نامه ای درباره ی برادر خود خاطرنشان ساخت «هدف از نوشتن این نامه اعلام و اعتراض به وضعیت برادرم و باقی زندانیان سیاسی است که در وضعیت مشابهی قرار دارند و هیچ راه قانونی ای برای پی گیری وضعیت ایشان وجود ندارد زیرا طبق گفته‌ی بازجویان، آنها حاضر به هم‌کاری نیستند.»
این فعال دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف پنجشنبه، یکم اردیبهشت‌ماه جاری در زندان اوین با خانوده‌ی خود ملاقات کرده و در این ملاقات به خانواده‌ی خود اطلاع داده بود که از ابتدای هفته جاری پس از دو ماه تحمل سلول انفرادی در بند ۲۴۰ به یک سوئیت چهار نفره در بند ۲۰۹ انتقال یافته است.
از سوی دیگر مادر علی اکبر محمد زاده، دانشجوی زندانی، که برای پیگیری وضعیت پسرش در روز تولد وی به دادگاه انقلاب مراجعه کرده بود، برای چند ساعت بازداشت شده بود.
بر اساس گزارشات پیشین دانشجونیوز، جمعی از دوستان علی اکبر محمد زاده که به مناسبت سالروز تولد وی در روز ٢٩ شهریور ماه به منزل ایشان رفته بودند، پس از پیگیری علت نبود پدر و مادر این دانشجوی زندانی در منزل، از بازداشت موقت مادرعلی اکبر محمد زاده در دادگاه انقلاب آگاه می شوند.
مادر علی اکبر محمد زاده که صبح روز تولد پسرش برای پیگیری وضعیت پرونده وی به دادگاه انقلاب مراجعه کرده بود، با برخورد شدید ماموران مواجه و برای چند ساعت بازداشت شده بود.
علی اکبر محمدزاده، دانشجوی نخبه دانشگاه شریف همچنین مهرماه سال جاری به دلیل وخامت وضعیت جسمی اش از زندان اوین به بیمارستان طالقانی تهران منتقل شده بود و پس از چند روز مداوا از بیمارستان مرخص و دوباره به زندان اوین منتقل شد.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۳, شنبه

نامه جمعی از «وبلاگ‌نویسان سبز» به «شورای هماهنگی راه سبز امید

نامه جمعی از «وبلاگ‌نویسان سبز» به «شورای هماهنگی راه سبز امید»


اعضای محترم شورای هماهنگی راه سبز امید
جنبش سبز اگر چه در لحظاتی سخت و دشوار به سر می برد اما به واقع تجربیات ارزشمندی که از خلال رویدادهای ایام پس از کودتای انتخاباتی 88  بدست آمد و روابط و ساز و کارهای رسمی و غیر رسمی نهادینه شده در لایه های مختلف اجتماعی و سیاسی، جنبش را مجهز به توانمندی هایی نموده که گذر از این ایام عسرت به روشنای آزادی از همیشه هموارتر به نظر می رسد. جنبشی که در ابتدای شکل گیری با شعارهایی مبهم، پراکندگی مطالبات، چشم اندازهایی ناروشن، ساختارهایی شکل نگرفته و بعضاً درون فرساینده مواجه بود، امروز به مدد خون هایی که داده شد، عمرهایی که در زندانها سپری شد، بحث و نقدهایی که در مجامع سبز شکل گرفت و روشنگریهایی که صورت پذیرفت، از آن دوران به سلامت گذار نمود. امروز می توان مدعی شد که جنبش به شناختی هر چند کلی از حیث اهداف، چشم اندازها، موانع و آسیب ها دست یافته است. در این روند نقش راهبری خردمندانه و پایمردانه آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی اهمیتی به سزا داشته است. این دو همراه بزرگوار علیرغم محدودیت ها و با علم به هزینه ها، در سخت ترین لحظات از میان دشوارهای موجود راهی می گشودند و امید را به جنبش و بدنه ی جوان آن تزریق می کردند. اگر چه موسوی و کروبی خود هیچگاه مدعی رهبری جنبش نبودند، اما همین تاکید آنها بر وجود «راه» در «به ظاهر بن بست های موجود» و همچنین ثبات قدم و نفس همراهی بی تکلف شان با مردم سبب گردید که رهروان جنبش سبز  آنها را به رهبری برگزینند. از جمله نقش های محوری که این رهبران برگزیده ایفا کردند تلاش بی وقفه شان در گسترش مرزهای جنبش با رویکردی تکثرگرایانه و پرهیز از مرزبندی های تصنعی بود. تلاشی که می تواند و باید چراغ راه آینده جنبش باشد.
حرکت جنبش سبز به سمت ساختار یافتگی از یک سو و قدرت راهبری و انسجام بخشی موسوی و کروبی از سوی دیگر، سبب گردید که حاکمیت کودتایی نگران از قدرت رو به گسترش جنبش سبز، به حبس و حصر ایشان و همسرانشان اقدام کند. پس از این بود که شکل گیری شورایی به نام شورای هماهنگی راه سبز بیم و امیدهایی را در بدنه ی جنبش ایجاد نمود. در این میان گروهی که پیش از دستگیری موسوی و کروبی به صورت سازمان یافته به تخریب و تضعیف آنها می پرداختند و به اسم آزدیخواهی کمر همت به خدمت کودتاگران بسته بودند، همانطور که پیش بینی می شد،  امروز که این رهبران در حبس رژیم به سر می بردند، با تغییر سوژه به تخریب نهادهای برآمده از راه سبز امیدی که موسوی و کروبی گشودند می پردازند. علیرغم وجود چنین جریانی، نمی توان منشأ همه ی نقدهای وارد بر عملکرد جنبش را از این دسته دانست. جنبش و نهادهایی که در راهبری جنبش نقش دارند ناگزیرند که گوشی شنوا برای نقدهای داخلی داشته باشند، آنچنان که موسوی و کروبی نیز چنین کردند و همواره پذیرا و پاسخگوی نقدهای وارده بودند. چنین نقدهایی، راه را بر کج روی ها، کند رویها و تندروی ها خواهد بست.
امروز که قریب به دو ماه از شکل گیری شورای هماهنگی می گذرد، امضا کنندگان این نامه نه در قالب یک تشکل سیاسی یکپارچه و در راستای اهداف سیاسی و منافع گروهی بلکه از موضع منتقدین دلسوز جنبش و از روی احساس وظیفه و مسئولیت به نقد عملکرد و کارنامه ی «شورای هماهنگی راه سبز امید» می پردازند. اگر واقع بینانه به عملکرد این شورا نگاه شود، انفعال و بی تحرکی مجموعه مذکور چنان بوده که کارنامه کارکردش اصولا خالی تر از آن است که قابل نقد باشد. نقدهایی که درباره ماهیت، ساختار و شفافیت مکانیزم ها در این شورا مطرح شده و می شود، اگر چه در جای خود قابل طرح و بررسی است، اما با درک حساسیت ها و شرایط موجود، می توان از این نقدها موقتا عبور کرد و تنها از منظر عملکرد شورا در مدیریت اعتراضات و حوادث پیش روی جنبش سبز به بررسی و نقد شورا و تحرک اعضایش پرداخت. اما متاسفانه در این سوی داستان نیز چیز چندان قابل عرضی وجود ندارد و بیم آن می رود که چنانچه این سکوت و انفعال ادامه پیدا کند، نه تنها نقش این شورا در سایه تردید قرار گیرد، بلکه خلا رهبری جنبش  باعث از هم پاشیدگی و فروپاشی جنبش شود.
میراثی که اکنون در برابر دیدگان ما قرار گرفته ماحصل سالها مبارزه در راه آزادی است که اینک در جنبش سبز تبلور یافته است. راهبری چنین مجموعه ای آن هم در شرایطی چنین خطیر مسئولیت سنگینی است که موسوی و کروبی به خوبی از عهده ی آن برآمدند. این همراهان سبز به خوبی با ریشه ها و علل شکل گیری جنبش سبز آشنا بودند و دقیقا از همین منظر بود که توانستند با درایت کافی راه دراز گذشته را به وضعیت کنونی جنبش سبز پیوند زنند و فارغ از تنگ نظری ها و مرزبندیها، مصلحت مردم ایران و جنبش سبز را در نظر بگیرند و سرلوحه تصمیم گیریهایشان قرار دهند. به عبارت دیگر آنچه باعث جلب اعتماد بدنه جنبش سبز به این همراهان بزرگ شد صداقت و پایمردی آنان بود. مردم به عینه می دیدند که این همراهان سبز بر خلاف  بسیاری از گذشتگان، به جای  آنکه به مصالح حکومتی خودکامه بیندیشند، به مصالح ملی مردمی می اندیشند که سالهاست برای رسیدن به آزادی در تکاپو هستند. شورای هماهنگی نیز تنها زمانی خواهد توانست نقشی در مدیریت راهبردی اعتراضات جنبش داشته باشد که پرامید و ثابت قدم در همان مسیر گام بردارد. آنچه برای این شورا و جایگاهش وجاهت می آورد نه انتساب به آقابان موسوی و کروبی، که نحوه عملکرد این شوراست. موسوی و کروبی خود نیز جایگاه کنونی شان را به تدریج و در خلال ایام و پس از اثبات همراهی شان به دست آوردند. شورای هماهنگی نیز از این قاعده مستثنی نیست و می بایست با شفافیت بیشتر و عملکرد موثرتر و فعالانه تر اعتماد چشم های نگران بدنه جنبش را بدست آورد.
انتظار بر این نیست که این شورا در دام تندرویها بیفتد اما راه گریز از تندرویها، انفعال نیست. واقعیتی که امروز شاهد آن هستیم این است که به واسطه سکوت و انفعال شورا، فاصله آن با بدنه جنبش سبز، که روزی مطالبت و اعتراضات خود را از زبان موسوی و کروبی می شنید، هر روز بیش از دیروز می شود. چنین سکوتی از یک طرف باعث یاس و سرخوردگی بدنه جنبش می شود و از طرف دیگر، راه را برای ایجاد چندپارگی در جنبش و فرصت طلبی گروههایی که در زمان حضور موسوی و کروبی در سایه قرار گرفته بودند باز می گشاید. حبس و حصر راهبران برای جنبشی که چندان هم متکی به رهبران خود نبوده است می تواند یک فرصت تلقی شود. تبدیل این تهدید به فرصت و ادامه ی راه  نیاز به مدیریت و تحرک  و هماهنگی بیشتری دارد و فلسفه ی تشکیل شورای هماهمنگی نیز همین بوده است. نجواهای گاه به گاه ، پراکنده و مبهم شورای هماهنگی متناسب با نقش و جایگاه متصور شده به این شورا نیست. ادامه ی این سکوت و تردید در حرکت و سردرگمی در یافتن نقشه ی راه، گرد ناامیدی و یخ زدگی را بر فضای جنبش پاشیده، صف آزادیخواهان سبز را پراکنده و به جای هماهنگی، ناهماهنگی به ارمغان خواهد آورد.
لذا ما امضا کنندگان این نامه خواستار آن هستیم که شورای هماهنگی ضمن خروج از انفعال موجود، نقشی فعال تر در عرصه تحولات پیش رو بر عهده بگیرد و در عین حال رویکرد تکثرگرایانه ی موسوی و کروبی را همچنان در کالبد راهبری جنبش حفظ نماید تا در سایه ی چنین مدیریتی انسجام جنبش کماکان حفظ گشته و پیوندهای درونی آن گسسته نگردد. راه سبز امید و آزادی به خوبی توسط موسوی و کروبی و سایر همراهان سبز ترسیم شده است. پایمردی در اهداف و همراهی با مردم شیوه کارآمدی است که موسوی و کروبی بدان پایبند بودند. رجای واثق داریم که ادامه چنین روندی، ما  را به منزلگاه آزادی رهنمون خواهد ساخت.
وبلاگها:
انقلاب سبز مشهد
جنبش سبز مشهد
ترانه های سبز

۱۳۸۹ بهمن ۲۷, چهارشنبه

اعلام اسامی پنج تن از دانشجویان بازداشتی ٢۵ بهمن ماه در مشهد


جرس: به گزارش منابع خبری جرس، در جریان تجمعات و اعتراضات روز دوشنبه ٢۵ بهمن مشهد، گروهی از دانشجویان و فعالان دانشجویی بازداشت شدند.

گفتنی است تظاهرات حامیان جنبش سبز در مشهد، همزمان با تهران، مورد حملات و سرکوب نیروهای یگان ویژه و لباس شخصی ها قرار گرفت که گروهی از مردم و دانشجویان بازداشت شدند.

به گزارش این منابع، طبق آخرین اطلاعات، علی رزاقی و مرتضی باقرزاده در سه راه راهنمایی، امیر شیبانی در جریان تجمعات خیابانی و حسین احمد نژاد و فرزانه نجارنژاد نیز، در خانه های خود دستگیر گردیدند.

این گزارش خاطرنشان کرد حسین احمدنژاد، فرزانه نجارنژاد، امیر شیبانی و علی رزاقی، هر چهار نفر دانشجوی دانشگاه آزاد مشهد بوده و مرتضی باقرزاده نیز، دانشجوی دانشگاه پیام نور می باشد.

با گذشت یک روز از مابقی بازداشت شدگان و محل دقیق آنها خبری منتشر نشده است.

گفتنی است بعد از تجمعات دیروز تهران، لیستی مرکب از ۱۵۰۰ نام از بازداشت شدگان، شامگاه از سوی مسئولان دادسرای اوین برای خانواده های تجمع کرده جلوی زندان قرائت و اعلام کرده بود که تمامی بازداشت‌شدگان به زندان اوین منتقل شده‌اند.
منبع: وبلاگ جنبش سبز مشهد

۱۳۸۹ بهمن ۲۵, دوشنبه

فوری/ تجمع 30 دانشجوی وطن در مقابل دانشکده دانشگاه فردوسی مشهد

فوری/
دقائقی قبل به نقل از یکی از حاظرین در تجمع امروز دانشگاه فرودسی مشهد، این‌گونه خبر رسیده است که 30 دانشجوی آزادی‌خواه وطن امروز با تجمع در مقابل دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد به اعتراض جنسیتی پرداخته اند. خبرهای تکمیلی تا ساعتی دیگر منتشر میشود.